دلتنگی ٬ عاشقانه٬ حس بر انگیز
دلتنگی ٬ عاشقانه٬ حس بر انگیز

دلتنگی ٬ عاشقانه٬ حس بر انگیز

Zahedan City

مسافر خسته ...

 

مسافر خسته من بار سفر رو بسته بود

تو خلوت آیینه ها به انتظار نشسته بود

میخواست که از اینجا بره اما نمیدونست کجا

دلش پر از گلایه بود ولی نمیدونست چرا

دفتر خاطراتشو رو تاقچه جا گذاشت و رفت

عکسهای یادگاری شو برای ما گذاشت و رفت

دل که به جاده می سپرد کسی اونو صدا نکرد

نگاه عاشقونه ای برای او دعا نکرد

حالا دیگه تو غربتش ستاره سر نمی زنه

تو لحضه های بی کسیش پرنده پر نمی زنه

با کوله بار خستگی تو جاده های خاطره

مسافر خسته من یه عمره که مسافره

یه عمره که مسافره

یه عمره که مسافره

 

آغاز بهار آغاز زندگی ...

به استـقبال نـوروز و بـهار‎ ...



شعری از زنده یاد فریدون مشیری





باز کن پنجره ها را، که نسیم



روز میلاد اقاقی ها را



جشن می گیرد،



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



و بهار،



روی هر شاخه، کنار هر برگ،



شمع روشن کرده است.



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



همه ی چلچله ها برگشتند،



و طراوت را فریاد زدند.



کوچه یکپارچه آواز شده است،



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



و درخت گیلاس،



هدیه ی جشن اقاقی ها را،



گل به دامن کرده است.



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



باز کن پنجره ها را ای دوست!



هیچ یادت هست،



که زمین را عطشی وحشی سوخت؟



برگ ها پژمردند؟



تشنگی با جگر خاک چه کرد؟ 



گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org



هیچ یادت هست،



توی تاریکی شب های بلند،



سیلی سرما با خاک چه کرد؟



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



با سر و سینه ی گل های سپید،



نیمه شب، باد غضبناک چه کرد؟



هیچ یادت هست؟



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



حالیا معجزه ی باران را باور کن!



و سخاوت را در چشم چمن زار ببین!



و محبت را در روح نسیم،



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



که در این کوچه ی تنگ،



با همین دست تهی،



روز میلاد اقاقی ها را



جشن می گیرد.



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



خاک، جان یافته است.



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



تو چرا سنگ شدی؟



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



تو چرا این همه دلتنگ شدی؟



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



باز کن پنجره ها را ...



و بهاران را باور کن! 



گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org



باز کن پنجره ها را ...



و بهاران را باور کن 
 
 
e h s a n 







مالاریا و پلاسمودیوم ها (جامع)

 پیش گفتار:

پلاسمودیوم های انسانی به طور کلی به چهار دسته تقسیم می شوند: 

۱.پلاسمودیوم ویواکس : عامل تب سه یک خوش خیم 

۲.پلاسمودیوم اواله: عامل تب سه یک خوش خیم 

۳.پلاسمودیوم مالاریه:عامل تب چهار یک خوش خیم 

۴.پلاسمودیوم فالسی پاروم: عامل تب سه یک بد خیم 

  مقدمه: 

مالاریا اجداد بشر را به طور حتم مبتلا کرده است.  

قدیمیترین مؤلفان پزشکی در چین، آشور، و هند تب های نوبه ای شبه مالاریا را توصیف کرده اند و به ارواح خبیث نسبت می‌دادند.  

در حدود قرن پنجم قبل میلاد بقراط توانست تب های روزانه، سه روزی یک بار و علائم بالینی بیماری را شرح دهد.  

در آن زمان تصور می شد که مالاریا از بخارات و بوی عفن مناطق باتلاقی و مردابی بوجود می آید، که با خشک کردن باتلاق ها موارد بیماری کاهش می یابد و در حقیقت نام های این بیماری مثل مالاریا ( Mal یعنی بد و Aria یعنی هوا و در جمع Malaria یعنی بیماری ناشی از مناطق بد آب و هوای باتلاقی) و پالودیسم (Palus یعنی باتلاق ومرداب)  از این اعتقادات گرفته شده اند.  

ولی به هر حال تا قرن نوزدهم هنوز پیشرفتی در شناسایی عوامل ایجاد بیماری صورت نگرفته بود.  

تا این که بعد از تلاش محققان مختلف در سال 1900 میلادی چرخة کامل انگل شناخته شد. شیمی درمانی، مالاریا،حدود 300 سال قدیمی تر از توصیف انگل است.  

در سال 1638 میلادی همسر یکی از شاهان پرو که مبتلا به مالاریا  بود با جوشاندن پوست درخت گنه گنه ( Cinchona) شفا یافت و بعدها از این گیاه ( درخت تب fever tree ) عصارة آلکالوئیدی موثر آن یعنی کینین ( Quinin) گرفته شد و در درمان به کار رفت.  

به هر حال هنوز مالاریا یکی از مهمترین انگل های بیماری زا است که سالانه بیش از یکصد میلیون نفر به آن مبتلا شده و معمولاً 1% کودکان مبتلا، دچار مرگ و میر می شوند و هم اکنون میزبان شیوع مالاریا در جهان بیش از سیصد میلیون نفر تخمین زده می شود. بیماری به اسامی مانند پالودیسم، تب باتلاق، تب جنگل، تب نوبه، تب و لرز، تب رومی، تب گرمسیری، تب میاسمیک و امثال آن نامیده می شود. 

پلاسمودیوم ها عامل بیماری در انسان می باشند که بسته به نوع پلاسمودیوم علائم اختصاصی متفاوت خواهد بود. 

در ایران سه گونه ی فالسی پاروم ویواکس و مالاریا دیده می شود ولی گونه ی غالب پلاسمودیوم ویواکس می باشد. 

 

از نظر لغوی مالاریا به معنای هوای بد می باشد یک بیماری عفونی انگلی تب دار است که با تب لرز و کم خونی و اسپلنومگالی(بزرگی طحال) همراه است. 

در مناطق باتلاقی با هوای گرم و مرطوب که شرایط برای رشد و تکثیر پشه های آنوفل ماده فراهم است بیماری شیوع بالاتری دارد . 

در ایران در مناطق جنوبی چون سیستان و بلوچستان هرمزگان کرمان و فارس ۹۶٪ نسبت به سایر شهر ها بیشتر است. 

 

در زبان فرانسه به مالاریا پالوولیسم می گویند. 

اولین بار بقراط اشکال تب های ۱-۳ و ۱-۴ را بیان نمود.  

اصطلاح سه یک از آنجا ناشی می شود که فرد ابتدا در روز اول و بعد در روز سوم (سه یک) دچار تب می شود و حال آنکه اگر در روز اول تب داشته و روز دوم و سوم فاقد تب و باز روز چهارم تب کند ( چهار یک) مالاریای چهار یک ( Quartian malaria) نامیده می شود که حالت اول در پلاسمودیوم ویواکس، فالسی پاروم و اواله و فرم دوم در پلاسمودیوم مالاریا دیده می شود.  

بوعلی سینا نیز به پاروکسیم یا حمله ی مالاریا که از سه مرحله ی متوالی لرز و تب و تعرق تشکیل می شود اشاره نمود. 

 

مسیر کاملی:

شامل دو مرحله است:

1- مرحله تکثیر و تکامل جنسی در بدن میزبان نهائی که همان پشه آنوفل ماده است.

2- مرحله تکثیر و تکامل غیر جنسی در بدن میزبان واسطه (مهره دار)که اینجا انسان است.

الف) مرحله تکثیر و تکامل جنسی (Sexual life):

این مرحله که اصطلاحاً به اسپوروگونی ( Sporogony) موسوم است. پشة آنوفل ماده هنگام خون خواری از شخص مبتلا به مالاریا همراه خون فرم های مختلف انگل را که در گویچه های قرمز هستند از جمله سلول های جنسی نر یا میکروگمتوسیت ها و ماده یا ماکروگامتوسیت ها را می بلعند پشه آنوفل نر به علت فرم ضمائم دهانی قادر به خون خواری نیست و خیلی زود پس از جفت گیری با پشه ماده می میرد. 

  در پیش معده و رودة پشه، سایر فرم های انگل هضم می شوند مگر گامتوسیت ها که قادرند به سیر خود ادامه دهند.  

هسته هرگامتوسیت نر به 6 تا 8 هسته کوچکتر تقسیم شده که  هر کدام تبدیل به یک سلول نر جداگانه می شوند که تاژ کدار هستند و به میکروگامت موسوم اند. این مرحله را مرحله تاژکدار شدن خارجی ( exflagellation) نامند.  

همزمان پیدایش میکروگامت ها، سلول های جنسی ماده یا ماگروگامتوسیت ها هم بزرگتر شده و بالغ شده و هر کدام حاوی یک توده کروماتین مرکزی که سیتوپلاسم در اطراف آن قرار دارد شده و به ماکروگامت تبدیل می شوند.  

در این موقع میکروگامت ها به سوی ماکروگامت ها حمله ور شده و با ممزوج شدن یک سلول جنسی نر با سلول ماده با یکدیگر، تخم یا زیگوت (Zygote) حاصل می شود. حدوداً 24 12 ساعت پس از خون خواری پشه، زیگوت ها به صورت موجودات کرمی شکل و متحرکی در می آیند که او اوکینت (Ookinete) نام دارند.  

 

با کامل تر شدن او اوکینت، هسته های سلول های جنسی نر و ماده در داخل آنها با یکدیگر ترکیب می شوند. بعد از این مرحله اواوکینت از سلول های اپیتلیال معده پشه عبور کرده و در سطح خارجی آن (یعنی غشاء پری تروفیک آن) تکامل بیشتری حاصل کرده و کروی شکل می شوند که اواوسیست ( OO cyst) نامیده می شوند که اندازة هر یک از آنها در حدود 50 میکرون و یا بیشتر است اواوسیست ها بر حسب درجه حرارت محیط اطراف خود از 4 تا 15 روز پس از بلعیده شدن گامتوسیت ها به وسیلة پشه، رشد کرده و هسته آنها تقسیم شده و در اطراف هر کدام مقدار کمی سیتوپلاسم جمع می شود و بدین ترتیب در داخل هر اواوسیت تعداد بیشماری اسپوروزوئیت (Sporozoites) بوجود می آید. 

 

 اسپوروزوئیت که فرم عفونی زای انگل است هلالی شکل و متحرک بوده و اندازه هر کدام از آنها حدود 14 10 میکرون است. با ترکیدن اواوسیستها اسپوروزوئیت ها آزاد شده و بسوی غدد بزاقی در حفره دهانی پشه مهاجرت می کنند و هنگام نیش زدن پشه به ایشان تلقیح می شوند.  

 

دورة‌اسپوروگونی در بدن پشه متغیر است. که بستگی به گونه پلاسمودیوم و نوع پشه دارد و از 8 روز (در مورد پلاسمودیوم و یواکس) و تا 35 روز (در مورد پلاسمودیوم مالریه) متغیر است.

ب سیر غیر جنسی ( Asexual – life) :

آنوفل ماده به هنگام خون خواری، اسپوروزوئیت را وارد مویرگ کرده که از طریق سیستم لنفوهماتوژن، پس از گذشت نیم الی یک ساعت (40 دقیقه) اسپوروزوئیت ها از گردش خون گذشته و خود را به کبد رسانیده وارد سلول های پارانشیم آن می شوند.  

در آنجا ابتدا گرد شده که به آن تروفوزوئیت گویند. سپس هستة انگل طی تقسیم شزوگونی تقسیم شده و شیزونتی رسیده که حاوی 10 الی 12 هزار مروزوئیت (merozoite) است ایجاد می کند.  

این دوره به سیکل نسجی یا شیزوگونی نسجی خارج گلبولی موسوم است که 16 8 روز طول می کشد.  

که این دوره در پلاسمودیوم ویواکس 8 7 روز برای فالسیپاروم 12 8 روز و برای مالاریه 16 13 روز است.  

شیزونت رسیده پاره و مروزوئیت ها آزاد که 2/1 میکرون اند وارد جریان خون می شوند. در پلاسمودیوم ویواکس و اواله شیزونت سنجی یکبار دیگر تکرار شده و منجر به بازگشت بیماری می شود.  

 

در پلاسمودیوم ویواکس این بازگشت عود (ریلاپس Relaps ) نام دارد که 3 تا 5 سال بعد از عفونت اولیه رخ می‌دهد.  

 

در پلاسمودیوم مالاریه به جای پدیده عود ما ظهور مجدد یا recrudesence را داریم که منشاء آن فعالیت دوباره شیزوگونی خونی است.  

پس ظهور مجددی منشاء خونی داشته و عود منشاء سنجی دارد. 

 در داخل سلول های کبدی رنگدانه گذاری صورت نمی گیرد.  

سلولی که در نسج کبد به صورت بطئی و کند رشد می کند و موجب عود ( relaps) می شود به سلول خفته یا هیپنوزوئیت ( hypnozoite) یا شیزوزوئیت (Schizozoite) معروف است.  

 

مروزوئیت ها در خون با توجه به رسپتورهای اختصاصی خود وارد RBCها می شوند. به عنوان مثال افرادی که فاقد فاکتور DAFFY هستند، رسپتور مخصوص پلاسمودیوم ویواکس را ندارند و لذا به طور ژنتیکی در برابر انگل مقاوم اند و افراد DUFFY+ به انگل حساس اند. افراد دارای HbE ( هموگلوبین E ) بالا و افراد تالاسمیک به ویواکس مقاوم بوده و دارندگان HbF در برابر همه پلاسمودیوم ها مقاومت می کنند. در بدو ورود، در مرحلة اول انگل به  RBC می چسبد و وارد آن شده و تروفوزوئیت جوان یا رینگ (ring – form) را ایجاد می کند که هسته بسان نگین انگشتری و سیتوپلاسم که به رنگ آبی دیده می‌شود، شبیه به حلقه این انگشتر و فضای خالی در حقیقت و اکئول است.  سپس ترفوزوئیت در حال رشد، و سرانجام شیزونت ایجاد می شود که تعداد مروزوئیت های داخل آن در گونه ها فرق می کند و در پلاسمودیوم فالسی پاروم 22 16 عدد و در ویواکس 24 12 عدد در مالاریه 12 6 عدد است (که در مالریه حالت قرار گرفتن مروزوئیت به حالت رُزت یا گل مینایی معروف است) در مراحل بعدی گامتوسیت ها ایجاد می شود که فرم آلوده کننده برای پشه و ادامه دهندة سیر انگل اند.  

   راه های انتقال:

1-    نیش پشه آنوفل آلوده به اسپروزوئیت

2-    استفاده از سرنگ مشترک در معتادان تزریقی

3-    انتقال خون ( که در ایران مهمترین عامل آن پلاسمودیوم مالاریه است.)

4-    به ندرت مادرزادی (5% نوزادان به دنیا آمده از مادران آلوده)

* خصوصیات ریخت شناسی انگل در گویچه های انساسی:

الف) پلاسمودیوم فالسی پاروم:

1-    رینگ جوان آن  گلبول را اشغال کرده

2-    رینگ با دو کروماتین (کروماتین دوبل) در آن شایع است.

3-    عفونت مضاعف (حضور چند انگل در یک گلبول) شایع است.

4-    تروموزوئیت رسیده و شیزونت آن به ندرت در خون محیطی دیده می شود.

5-    در گلبول آلوده رنگدانه های مورر (maurers dot) که حاصل متابولیسم هموگلوبین است دیده می شود.

6-     شیزونت رسیده حاوی 24 8 مروزوئیت است.

7-    گامتوسیت های کشیده و هلالی ( سوسیسی شکل) دارند.

8-    به همة گلبول های قرمز (جوان و پیر) حمله می کند.


ب)‌ پلاسمودیوم ویواکس:

1- اندازة تمامی مراحل آن از بقیة گونه های بزرگتر است و رینگ آن  قطر گلبول را اشغال می کند.

2- رینگ و تروفوزوئیت جوان آن به شکل آمیب (amoeboid) است.

3- شیزونت رسیده حاوی 24 12 مروزوئیت است.

4- گلبول آلوده بزرگتر از حد طبیعی، رنگ پریده و حاوی دانه های نارنجی رنگ شافنر (shuffner's dot) است. عمدتاً هم به رتیکولوسیت ها (گلبول های قرمز نارس) حمله می‌کند.

5- تمام اشکال انگل در خون محیطی دیده می شود. گامتوسیت های بزرگ، گرد یا بیضوی دارد.

ج) پلاسمودیوم مالاریه:

1- وجود تروفوزوئیت های نواری شکل ( band forms) و مستطیلی که گاه تمام عرض گلبول را فرا می گیرد.

2- شیزونت رسیده گل مینایی با 12 6 مروزوئیت

3- اندازة گلبول آلوده طبیعی و گاه کوچکتر است و نیز گلبول ها تیره تر هستند.

4- تمایل به حمله به گلبول های پیرتر را دارد.

5- گلبول های آلوده حاوی دانه های زیمن Zieman هستند و تمام فرم های انگل در خون محیطی دیده می شود.

د) پلاسمودیوم اوواله:‌

1- تروموزوئیت در گسترش نازک تخم مرغی شکل و لبه های گلبول نامنظم و رشته ای شکل و مضرس (پاره شده) می باشد.

2- به ریتکولوسیت ها حمله می کند.

3- شیزونت دارای 12 8 مروزوئیت است.

4- گلبول های دارای رنگدانه های ارغوانی جمیز ( ( games هستند.

5- مراحل خونی انگل و تغییرات گلبول شبیه به ویواکس است.

 

نشانه شناسی:

دورة نهفتگی بیماری 40 8 روز بوده که در مورد فالسیپاروم کوتاهتر و در مورد مالاریه طولانی است. نشانه های اولیه غیراختصاصی و شامل سر درد، درد عضلانی، ترس از نور، تهوع و استفراغ بوده که مشابه علائم آنفلوآنزا می باشند. حملة  مالاریایی یا پاروکسیم (malaria paroxysm) هم زمان با منظم شدن پاره گی گلبول قرمز، هر 48 یا 72 ساعت یک بار رخ می دهد و شامل:

1- لرز (cold stage) 15 10 دقیقه، احساس سرما علی رغم افزایش درجه حرارت بدن، کبودی لب و ناخن

2- تب (Hot stage) 6 2 ساعت، پوست برافروخته شده، دمای بدن  تا  بوده، حالت بی قراری و هذیان رخ می دهد.

3- عرق ( Wet stage) چند ساعت است. فرد احساس بهبودی کرده و حالت ضعف و خستگی به او دست داده و نیاز به خواب را احساس می کند.

در فاصلة حملات مالاریایی فرد کاملاً سرحال است. به تدریج شدت حملات کاهش می‌یابند و بهبودی خود به خودی پس از حدود 10 حمله در پالسمودیوم ویواکس، مالاریه و اواله روی می‌دهد و لیکن در پالسمودیوم فاسی‌پاروم گاهی حملات شدیدتر وحتی منجر به مرگ می‌شوند. سیر مالاریای فالسی پاروم سریعتر از بقیه و حدود 3 2 هفته است که عوارض یا مرگ در همین زمان رخ می دهد.

عوارض:

تنها در پلاسمودیوم فاسی پاروم شایع و در بقیه نادر است.

خــــدایــا دیـدی؟؟!!!

  • خــــدایــا دیـدی؟؟!!!
  • کلی بـــــــاران فرستادی تـــا این لکه هـــا را از دلـــم بشویـــی...

    من کـــه گفته بـــودم لکه نیست ،

    زخــــــــــــــــــــــم است.
  • دلتنگی ...

    بعضی حرفارو نمیشه گفت ... باید خورد ..!

    ولی بعضی حرفا رو نه میشه گفت و نه میشه خورد ..!!

    می مونه سر دل ..!

    میشه دلتنگی ..!

    میشه بغض ..!

    .. میشه سکوتــــــ ..!



    همیشه آنقدر ساده نرو و مگذر

    http://www.yaspatogh.com/images/articles/y1/ax-asheghane-tanhaie-22.jpg

     

    همیشه آنقدر ساده نرو و مگذر

     

    لااقل نگاهی به پشت سرت کن

     

    شاید کسی در پی تو می دود

     

    و نامت را با صدای بی صدایی فریاد می زند

     

    و تو

     

    هیچ وقت او را ندیده ای . . .

    عاشق شدم ...

    در جـمـعـشان بـودم که پـنـهـانی دلـم رفت
    بــاور نـمـی کــردم بــه آســـانی دلـم رفت

    از هـم سـراغـش را رفـیـقـان می گـرفـتـنـد
    در وا شـد و آمــد بـه مـهـمـانی... دلم رفت

    رفــتــم کـنــارش ، صـحـبتـم یـادم نـیـامــد!!
    پـرسـیـد: شعـرت را نمی خـوانی؟ دلم رفت

    مـثـل مـعــلـم هـا بـه ذوقـــم آفـریـن گــفـت
    مــانـنــد یـک طــفــل دبـسـتــانـی دلـم رفت

    مــن از دیــار «مـنــزوی» ، او اهــل فـــردوس
    یک سیـب و یـک چـاقـوی زنجانی ؛ دلم رفت

    ای کاش آن شب دست در مویش نمی بـرد
    زلـفش که آمــــد روی پـیـشـانی دلم رفــــت

    ای کـاش اصـلا مـــن نمی رفــتـم کــنــارش
    امـا چـه سـود از ایـن پشیــمـانی دلـم رفـت

    دیگـر دلـم ، رخت سفیدم ، نـیـست در بـنـد
    دیـروز طـوفـان شد، چه طـوفـانی، دلم رفت...!

    تکیه گاه بی کسی

    سون آپلود

     

    هر چقدر هم که ضعیف باشی گاهی اوقات

    می توانی تکیه گاه باشی


    داستان تکان دهنده و بسیار غم انگیز محبت ...

    داستان بسیار آموزنده ی محبت ... 

     


    در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آن ها قائل نیست. البته او دروغ می گفت و چنین چیزى امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکى در ردیف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى استودارد که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت. تدى سال قبل نیز دانش آموز همین کلاس بود. همیشه لباس هاى کثیف به تن داشت، با بچه هاى دیگر نمی جوشید و به درسش هم نمی رسید. او واقعاً دانش آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسیار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد.
    امسال که دوباره تدى در کلاس پنجم حضور می یافت، خانم تامپسون تصمیم گرفت به پرونده تحصیلى سال هاى قبل او نگاهى بیاندازد تا شاید به علّت درس نخواندن او پی ببرد و بتواند کمکش کند.

    معلّم کلاس اول تدى در پرونده اش نوشته بود: «تدى دانش آموز باهوش، شاد و با استعدادى است. تکالیفش را خیلى خوب انجام می دهد و رفتار خوبى دارد. رضایت کامل».

    معلّم کلاس دوم او در پرونده اش نوشته بود: «تدى دانش آموز فوق العاده اى است. همکلاسیهایش دوستش دارند ولى او به خاطر بیمارى درمان ناپذیر مادرش که در خانه بسترى است دچار مشکل روحى است.»

    معلّم کلاس سوم او در پرونده اش نوشته بود: «مرگ مادر براى تدى بسیار گران تمام شده است. او تمام تلاشش را براى درس خواندن می کند ولى پدرش به درس و مشق او علاقه اى ندارد. اگر شرایط محیطى او در خانه تغییر نکند او به زودى با مشکل روبرو خواهد شد.»

    معلّم کلاس چهارم تدى در پرونده اش نوشته بود: «تدى درس خواندن را رها کرده و علاقه اى به مدرسه نشان نمی دهد. دوستان زیادى ندارد و گاهى در کلاس خوابش می برد.»

    خانم تامپسون با مطالعه پرونده هاى تدى به مشکل او پى برد و از این که دیر به فکر افتاده بود خود را نکوهش کرد. تصادفاً فرداى آن روز، روز معلّم بود و همه دانش آموزان هدایایى براى او آوردند. هدایاى بچه ها همه در کاغذ کادوهاى زیبا و نوارهاى رنگارنگ پیچیده شده بود، بجز هدیه تدى که داخل یک کاغذ معمولى و به شکل نامناسبى بسته بندى شده بود. خانم تامپسون هدیه ها را سرکلاس باز کرد. وقتى بسته تدى را باز کرد یک دستبند کهنه که چند نگینش افتاده بود و یک شیشه عطر که سه چهارمش مصرف شده بود در داخل آن بود. این امر باعث خنده بچه هاى کلاس شد امّا خانم تامپسون فوراً خنده بچه ها را قطع کرد و شروع به تعریف از زیبایى دستبند کرد. سپس آن را همانجا به دست کرد و مقدارى از آن عطر را نیز به خود زد. تدى آن روز بعد از تمام شدن ساعت مدرسه مدتى بیرون مدرسه صبر کرد تا خانم تامپسون از مدرسه خارج شد. سپس نزد او رفت و به او گفت: «خانم تامپسون، شما امروز بوى مادرم را می دادید.»

    خانم تامپسون، بعد از خداحافظى از تدى، داخل ماشینش رفت و براى دقایقى طولانى گریه کرد. از آن روز به بعد، او آدم دیگرى شد و در کنار تدریس خواندن، نوشتن، ریاضیات و علوم، به آموزش «زندگی» و «عشق به همنوع» به بچه ها پرداخت و البته توجه ویژه اى نیز به تدى می کرد.

    پس از مدتى، ذهن تدى دوباره زنده شد. هر چه خانم تامپسون او را بیشتر تشویق می کرد او هم سریعتر پاسخ می داد. به سرعت او یکى از با هوش ترین بچه هاى کلاس شد و خانم تامپسون با وجودى که به دروغ گفته بود که همه را به یک اندازه دوست دارد، امّا حالا تدى دانش آموز محبوبش شده بود.

    یکسال بعد، خانم تامپسون یادداشتى از تدى دریافت کرد که در آن نوشته بود شما بهترین معلّمى هستید که من در عمرم داشته ام.

    شش سال بعد، یادداشت دیگرى از تدى به خانم تامپسون رسید. او نوشته بود که دبیرستان را تمام کرده و شاگرد سوم شده است. و باز هم افزوده بود که شما همچنان بهترین معلمى هستید که در تمام عمرم داشته ام.

    چهار سال بعد از آن، خانم تامپسون نامه دیگرى دریافت کرد که در آن تدى نوشته بود با وجودى که روزگار سختى داشته است امّا دانشکده را رها نکرده و به زودى از دانشگاه با رتبه عالى فارغ التحصیل می شود. باز هم تأکید کرده بود که خانم تامپسون بهترین معلم دوران زندگیش بوده است.

    چهار سال دیگر هم گذشت و باز نامه اى دیگر رسید. این بار تدى توضیح داده بود که پس از دریافت لیسانس تصمیم گرفته به تحصیل ادامه دهد و این کار را کرده است. باز هم خانم تامپسون را محبوبترین و بهترین معلم دوران عمرش خطاب کرده بود. امّا این بار، نام تدى در پایان نامه کمى طولانی تر شده بود: دکتر تئودور استودارد.

    ماجرا هنوز تمام نشده است. بهار آن سال نامه دیگرى رسید. تدى در این نامه گفته بود که با دخترى آشنا شده و می خواهند با هم ازدواج کنند. او توضیح داده بود که پدرش چند سال پیش فوت شده و از خانم تامپسون خواهش کرده بود اگر موافقت کند در مراسم عروسى در کلیسا، در محلى که معمولاً براى نشستن مادر داماد در نظر گرفته می شود بنشیند. خانم تامپسون بدون معطلى پذیرفت و حدس بزنید چکار کرد؟ او دستبند مادر تدى را با همان جاهاى خالى نگین ها به دست کرد و علاوه بر آن، یک شیشه از همان عطرى که تدى برایش آورده بود خرید و روز عروسى به خودش زد.

    تدى وقتى در کلیسا خانم تامپسون را دید او را به گرمى هر چه تمامتر در آغوش فشرد و در گوشش گفت: «خانم تامپسون از این که به من اعتماد کردید از شما متشکرم. به خاطر این که باعث شدید من احساس کنم که آدم مهمى هستم از شما متشکرم. و از همه بالاتر به خاطر این که به من نشان دادید که می توانم تغییر کنم از شما متشکرم.»

    خانم تامپسون که اشک در چشم داشت در گوش او پاسخ داد: «تدى، تو اشتباه می کنى. این تو بودى که به من آموختى که می توانم تغییر کنم. من قبل از آن روزى که تو بیرون مدرسه با من صحبت کردى، بلد نبودم چگونه تدریس کنم.»

    بد نیست بدانید که تدى استودارد هم اکنون در دانشگاه آیوا استاد برجسته پزشکى است و بخش سرطان دانشکده پزشکى دانشگاه نیز به نام او نامگذارى شده است. همین امروز گرمابخش قلب یکنفر شوید ... وجود فرشته ها را باور داشته باشید، و مطمئن باشید که محبت شما به خودتان باز خواهد گشت

    دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من

    دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
    گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟

    کجا روم که راهی به گلشنی ندانم
    که دیده برگشودم به کنج تنگنا من

    نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته کس به من دل
    چو تخته‌پاره بر موج، رها، رها، رها من

    ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک
    به من هر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا من!

    نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
    که تر کنم گلویی به یاد آشنا من

    ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟
    که گویدم به پاسخ که زنده‌ام چرا من؟

    ستاره‌ها نهفتم در آسمان ابری
    دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من

    پلاک های ایران تمامی شهر ها

    آخرین ورژن لیست پلاک ایران خوردوها

    لطفا برای تکمیل این بانک اطلاعاتی حروف مربوط به پلاک خودروی شهر خود را برایم ارسال نمایید.

    با تشکر


     

    پلاک ایران ۱۱ و ایران ۴۴: برای مناطق ۱.۳.۴.۵.۷.۸.۲۲
    پلاک ایران
    ۲۲: برای مناطق ۲.۹.۱۰.۱۱.۱۲
    پلاک ایران
    ۳۳: برای سایر مناطق
    ( با تشکر از آقای میرزایی در مورد پلاکهای تهران) 


    پلاکهای ایران بترتیب حروف الفبا:

    استان آذربایجان شرقی 

    شهر تبریز(مرکز استان): پلاک ایران ۱۵
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۲۵– پلاک ایران ۳۵
    (شامل بناب باحرف ص و...)

     

    استان آذربایجان غربی 

    شهر ارومیه (مرکز استان): پلاک ایران ۱۷
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۲۷– پلاک ایران ۳۷

    ایران ۲۷

    بوکان

    مهاباد

    سردشت

    خوی

    سلماس

    نقده

    میاندوآب

    پیرانشهر

    اشنویه

    شاهین دژ

    پیرانشهر

     

    ن

    ج

    م

    ب

    س

    ص

    ط

    و

    ی

    د

    و

     

     

    استان اردبیل
    شهر اردبیل(مرکز استان): پلاک ایران ۹۱
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۹۱
    ( پلاک مرکز استان و سایر شهرهای استان یکی می‌باشد)

     

    استان اصفهان
    شهر اصفهان (مرکز استان): پلاک ایران ۱۳
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۲۳ و پلاک ایران ۴۳ – پلاک ایران ۵۳

    ایران 43

    آران و بیدگل

    کاشان

    مبارکه

    شاهین شهر

    تیران و کرون

     

     

     

     

     

     

    س

    س

    ج

    د

    ص

     

     

     

     

     

     

    ایران 23

    خمینی‌شهر

    فلاورجان

    زرین شهر

    کاشان

    نجف‌‌آباد

    شهر‌رضا

    نایین

    نطنز

    سمیرم

    فولادشهر

     

    س

    ه

    ی

    ب

    ج

    د

    م

    ط

    ن

    ی

     


    استان البرز

    شهر کرج (مرکز استان): پلاک ایران ۶۸


    استان ایلام

    شهر ایلام (مرکز استان): پلاک ایران ۹۸
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۹۸(
    پلاک مرکز استان و سایر شهرهای استان یکی می‌باشد)

     

    استان بوشهر
    شهر بوشهر (مرکز استان): پلاک ایران
    ۴۸
    سایر شهرهای استان : پلاک ایران
    ۵۸

    ایران 58

    تنگستان

    دشتی

    دشتستان

    گناوه

    کنگان

    دیر

    دیلم

     

     

     

    س

    ص

    ب

    ج

    د

    ط

    ق

     

     

     

     

     استان تهران
    شهر تهران (مرکز استان): پلاک ایران 11- پلاک ایران 22- پلاک ایران 33- پلاک ایران ۴۴- پلاک ایران ۵۵- پلاک ایران ۶۶
    سایر شهرهای استان : پلاک ایران ۷۸

    ایران 78

    ورامین

    پاکدشت

    شهریار

    اسلامشهر

    دماوند

    رودهن

    اوشان‌وفشم

    ری

    رباط‌کریم

    هشترگرد

    فیروزکوه

    س

    ل

    د /ه

    ی/ب

    ص

    ص

    و

    ن

    ج

    ط

    ق

     

    استان چهار محال و بختیاری
    شهرکرد(مرکز استان): پلاک ایران
    ۷۱
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران
    ۸۱

    ایران 81

    اردل

    بروجن

    فارسان

     

     

     

     

     

     

     

     

    ج

    ب

    د

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    استان خراسان شمالیشهر بجنورد (مرکز استان): پلاک ایران ۲۶ (با حروف ب ج د س)
    سایر شهرهای استان:   
    ندارم

    ایران 26

    شیروان

    اسفراین

    جاجرم

    گرمه

    مانه

    فاروج

     

     

     

     

    ص

    ق

    و

    و

    و

     

     

     

     

     

     

    استان خراسان رضوی
    شهر مشهد (مرکز استان): پلاک ایران ۱۲
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۳۲ و پلاک ایران ۴۲

    ایران ۳۲

    بیرجند

    قوچان

    کاشمر

    نیشابور

    سبزوار

    تربت جام

    تربت‌حیدریه

    سرخس

    تایباد

     

    د

    ط

    م

    ب

    ج

    ص

    ل

    د

    ه

     

     

    ایران ۴۲

    برد سکن

    رشتخوار

    خواف

    مشهد

     

     

     

     

     

     

    ل

    م

    ص

    ج

     

     

     

     

     

     

     

    استان خراسان جنوبی
    شهر بیرجند (مرکز استان): پلاک ایران ۵۲
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۵۲
     (مطمئن نیستم)

    ایران .....

    قائن

    فرودس

    بیرجند

    بشرویه

    نهبندان

     

     

     

     

     

    ن

    و

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    استان خوزستان 

    شهر اهواز (مرکز استان): پلاک ایران ۱۴
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران
    ۲۴ و پلاک ایران ۳۴

     

    استان زنجان
    شهر زنجان (مرکز استان): پلاک ایران
    ۸۷
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران
    ۹۷

    ایران 97

    ابهر

    خدابنده

    خرمدره

     

     

     

    ب

    ج

    د

     

     

     

     

    استان سمنان
    شهر سمنان (مرکز استان): پلاک ایران
    ۸۶
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران
    ۹۶ (شامل دامغان با حرف ب)

    ایران 96

    دامغان

    گرمسار

    شاهرود

     

     

     

     

     

     

    ب

    د

    ج

     

     

     

     

     

     

     

    استان سیستان و بلوچستان
    شهر زاهدان (مرکز استان): پلاک ایران ۸۵
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۹۵

    ایران 95

    چابهار

    خاش 

    سراوان 

     زابل

     ایرانشهر

     سرباز

    ق

    ج

    س 

     ب

     د

     ط

    استان فارس
    شهر شیراز (مرکز استان) : پلاک ایران ۶۳
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۷۳– پلاک ایران ۸۳- پلاک ایران ۹۳

     

    استان قزوین

    شهر قزوین (مرکز استان): پلاک ایران ۷۹
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران
    ۸۹


    استان قم

    شهر قم(مرکز استان): پلاک ایران ۱۶و ایران ۳۶


    استان کردستان
    شهر سنندج (مرکز استان): پلاک ایران ۵۱
    (با حروف ب - ج - د - س - ص - ط - ق - ل - م - ن - و )

    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۶۱

    ایران 61

    بانه

    سقز

    بیجار

    قروه

    مریوان

    دیواندره

    کامیاران

    سروآباد

     

     

    د

    ب

    ج

    س

    ص

    ط

    ق

    ل

     

     

     

    استان کرمان
    شهر کرمان(مرکز استان): پلاک ایران ۴۵
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۶۵- پلاک ایران ۷۵

    ایران 65

    رفسنجان

    راور

    زرند

    جیرفت

    منوجان

    عنبرآباد

    راور

    بم

    سیرجان

    بافت

    کهنوج

    شهربابک

    بردسیر

    ب

    ه

    ط

    ص

    ن

    و

    ه

    ج

    د

    س

    ق

    ل

    م

     

    استان کرمانشاه
    شهر کرمانشاه (مرکز استان): پلاک ایران ۱۹
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۲۹- پلاک ایران ۳۹

     

    استان کهکلویه و بویر احمد

    شهر یاسوج (مرکز استان): پلاک ایران ۴۹

    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۴۹ ( پلاک مرکز استان و سایر شهرهای استان یکی می‌باشد)

     

    استان گلستان 

    شهر گرگان (مرکز استان): پلاک ایران ۵۹
    سایر شهرهای استان: پلاک ایران
    ۶۹ (شامل گنبد با حرف ب)

     

    استان گیلان

    شهر رشت (مرکز استان):پلاک ایران ۴۶

    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۷۶ - پلاک ایران ۵۶

    ایران 56

    انزلی

    لنگرود

    رودسر

    لاهیجان

    رودبار

    فومن

    تالش

    صومعه سرا

    املش

    رضوانشهر

    آستارا

    ب

    م

    ص

    ج

    ط

    ل

    س

    ق

    و

    ن

    د

     

    ایران 76

    سیاهکل

    آستانه اشرفیه

     

     

     

     

     

     

     

    ب

    ج

     

     

     

     

     

     

     


    استان لرستان

    شهر خرم آباد (مرکز استان): پلاک ایران ۳۱

    سایر شهرهای استان : پلاک ایران ۴۱ (شامل:بروجرد با حرف ب - الیگودرز با حرف ج- دورود با حرف د)

    استان مازندران

    شهر ساری (مرکز استان): پلاک ایران ۶۲ (با حروف ب ج)
    سایر شهرهای استان : پلاک ایران ۸۲- پلاک ایران ۹۲- پلاک ایران ۷۲

    ایران 72

    آمل

    بابل

    تنکابن

    رامسر

    نوشهر

    نور

    بهشهر

    قائمشهر

    بابلسر

    چالوس

    محمودآباد

    نکا

    جویبار

     

    ب

    ج

    د

    س

    ص

    ط

    ق

    ل

    م

    ن

    و

    ه

    ی

     

     

    ایران 82

    بابل

    سوادکوه

     

     

     

     

     

     

     

     

    ج

    ب

     

     

     

     

     

     

     

     


    استان مرکزی

    شهر اراک (مرکز استان): پلاک ایران ۴۷

    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۶۷-پلاک ایران ۵۷ ( ایران 57 شامل: تفرش با حرف س-ساوه با حرف ب و محلات با حرف د...)

     

    استان هرمزگان
    شهر بندرعباس (مرکز استان): پلاک ایران ۸۴

    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۹۴

     

    استان همدان

    شهر همدان (مرکز استان): پلاک ایران ۱۸

    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۲۸- پلاک ایران ۳۸

     

    استان یزد

    شهر یزد (مرکز استان): پلاک ایران ۵۴

    سایر شهرهای استان: پلاک ایران ۷۴- پلاک ایران ۶۴

    ایران64

    تفت

    طبس

    میبد

    مهریز

    هرات

     اردکان

     

     

     

     

    ج

    ق

    د

    ص

    ل

     ب

     

     

     

     

    گفتم غم تو دارم ...

    گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آیدگفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
    گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموزگفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
    گفتم که بر خیالت راه نظر ببندمگفتا که شب رو است او از راه دیگر آید
    گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کردگفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
    گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزدگفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
    گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشتگفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
    گفتم دل رحیمت کی عزم صلح داردگفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
    گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمدگفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید

    عرض سلام

    سلام دوستان