دلتنگی ٬ عاشقانه٬ حس بر انگیز
دلتنگی ٬ عاشقانه٬ حس بر انگیز

دلتنگی ٬ عاشقانه٬ حس بر انگیز

Zahedan City

از جدایی نوشت ...

طلسم با تو بودن را شکستند 

 به سوگ آرزوهایم نشستند 

علیرغمی که دیدند گریه ام را 

چه سدیکه میان ما نبستند 

علاج دل دوایش دار کردند 

نمیدانی که این مردم چه پستند 

هزاران نقشه ی سمی کشیدند 

نفهمیدم به دنبال چه هستند 

چو بین ما جدایی آفریدند 

سکوت بی تو بودن را شکستند 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
۳۱۳ یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:01

وای احسان جون خیلی قشنگه...حرف نداشت...محشر بود

faranak یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:06

شعر نوی زیبایی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد