طلسم با تو بودن را شکستند
به سوگ آرزوهایم نشستند
علیرغمی که دیدند گریه ام را
چه سدیکه میان ما نبستند
علاج دل دوایش دار کردند
نمیدانی که این مردم چه پستند
هزاران نقشه ی سمی کشیدند
نفهمیدم به دنبال چه هستند
چو بین ما جدایی آفریدند
سکوت بی تو بودن را شکستند
وای احسان جون خیلی قشنگه...حرف نداشت...محشر بود
شعر نوی زیبایی بود